من به فریاد

برهوتی شده دنیا که تا چِش کار می‌کنه مرده س و گور

من به فریاد

برهوتی شده دنیا که تا چِش کار می‌کنه مرده س و گور

در بابِ سیگارِ زندگی

سرِ کار بودیم. رفتیم اتاقِ مهندس که بزنیم به بالکن و یه نخ سیگاری بگیرونیم.  مهندس رو کرد که مثکه اوضاع خوبه. کمتر می آی سیگار می کشی. روزی چهار پنج نخت رسیده به یکی دو نخ. آتیش زدیم گفتیم  مهندس، این جوریام نیس، صرفا دیدیم چیزی عوض نمیشه.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.